عمر آنقدر کوتاه است که نمی‌ارزد آدم حقیر و کوچک بماند

دیزرائیلی

شعر کودکانه مهمونی

شامگاه

مجموعه:شعرهای کودکانه
تاریخ:1393/12/24

شعر های کودکانه- مهمانی زنبور

                                 

کنار گل تو باغچه
نشستن دو تا زنبور
یه مهمونی گرفتن
با یه دونه ی انگور

خانوم و آقا مورچه
رد میشدن از اونجا
زنبورای مهربون
صدا زدن بفرما!

شاپرک و کفشدوزک
می پریدن رو گلها
زنبورا ی مهربون
صدازدن بفرما!

کنار باغچه حالا
زیاد شدن مهمونا
مورچه ها و کفشدوزک
شاپرک و زنبورا

یه مهمونی گنده
دادن اون دو تا زنبور
منم بردم براشون
دو تا خوشه ی انگور

 منبع:کودکانه های بهار

بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانو‌هایت زندگی کنی

رودی