نه هیچ انسانی دشمن توست و نه هیچ انسانی دوست تو ؛ بلکه هر انسان ، معلم توست

فلورانس اسکاول شین

داستان کوتاه کشیا توماس

شامگاه

مجموعه:داستان
تاریخ:1393/01/08

مبارزه با نژاد پرستی

به گزارش دیلی میل در سال 1996 اجتماعاتی علیه کوکوس کلان ها در آمریکا راه افتاد. پلیس با زره و گاز اشک آور بین کوکوس ها و معترضان ایستاده بود تا درگیری ها را کنترل کند اما در یکی از این احتماعات ضد کوکوس کلان ها در میشیگان آمریکا تظاهر کنندگان عصبانی  مردی را در میان خود دیدند که ظاهرا علائم نازی را به روی بدن خود خالکوبی کرده بود و به روی پیراهنش نیز علامتی از نازیسم حک شده بود.  ناگهان کسی فریاد زد یکی از کوکوس ها در اینجاست. این نازی را بگیریدش و بکشیدش. مرد اقدام به فرار کرد اما جمعیت خشمگین به سوی او حمله برد و او را به زمین کوفت و با پلاکاردها به قصد کشت شروع به ضرب و شتم مرد کردند.

در این میان یک دختر سیاهپوست که تنها 18 سال داشت از میان جمعیت خود را جدا کرد و بدن خود را حائل بین مهاجمان و مرد قرار داد. شرایط بسیارخطرناکی برای دختر پدید آمده بود و هر آن چوب ها و لگدها می توانست بدن او را له و لورده کند. جمعیت هر چه تلاش کرد نتوانست بر اراده این دختر فائق آید و او را منصرف کند. او این مرد را اصلا نمی شناخت اما با فداکاری بی نظیرش جان او را نجات داد.


امروز پس از 17 سال تصویر او که آن زمان توسط یک دانشجوی عکاسی به نام مارک برونر گرفته شده بود تصویری آیکونیک در رسانه های غرب شده است. عکاس درباره این عکس نوشته است ” آن دختر خودش را ندید و چیزی را انجام داد که درست بود”.
آن دختر کشیا توماس نام داشت که امروز نیز بی حاشیه  در تکزاز  زندگی می کند و تلاش برای رفع تبعیض نژادی را دنبال می کند. او اقدامات ساده را بر کارهای پر سر و صدا ترجیح می دهد. او می گوید “بزرگترین کاری که می توان انجام داد مهربانی نسبت به همنوعان است. این مهربانی می تواند با یک نگاه مهربان یا یک لبخند ساده باشد. نیاز به یک اقدام خیلی بزرگ نیست”.

منبع: شفقنا