آن‌که حقیقت را نمی‌داند نادان است، آن‌که حقیقت را می‌داند ولی انکار می‌کند تبهکار است.

برتولت برشت

لنگه کفش گاندی

شامگاه

مجموعه:داستان
تاریخ:1393/01/17

گاندی

روزی گاندی با تعداد کثیری از همراهان و هواخواهانش می‌خواست با قطار مسافرت کند. هنگام سوار شدن، لنگه کفشش از پایش درآمد و در فاصله بین قطار و سکو افتاد. وقتی از یافتن کفشش در آن موقعیت ناامید شد، فورا لنگه دیگر کفشش را نیز درآورد و همان جایی که لنگه کفش اولی افتاده بود، انداخت. در مقابل حیرت و سوال اطرافیانش توضیح داد: «ممکن است فقیری لنگه کفش را پیدا کند، پیش خود گفتم بک جفت کفش بهتر است یا یک لنگه کفش؟»

منبع:داستان کوتاه و مطالب آموزنده