لاروشفوکو
در حالیکه تقریبا تمام پستانداران را از نظر رفتار شناسی جنسی میتوان به راحتی یا در رده موجودات تکجفت (Monogamous) قرار داد یا چندجفت (Polygamous)، انسان تنها پستانداری است که روشن نیست در کدام دسته قرار میگیرد.
از نظر تاریخی، در بیشتر جوامع چندهمسری مجاز بوده و حتی عنوان شده که "تنها در یک ششم جوامع تکهمسری اجباری بوده است". با این حال در جوامع چند همسری هم بسیاری از افراد تکهمسر بودهاند.
دانشمندان نیز در کنار مورخان سعی فراوان کردهاند با بررسی حیوانات دیگر بخصوص نخستیها (Primates) به این سوال پاسخ دهند که آیا طبیعت بشر به روابط متعدد گرایش دارد یا به یک رابطه.
نتیجه تمام این تحقیقات از نظر زیستشناختی به پاسخ روشنی نرسیده است چون انسان از نظر ویژگیهای فیزیولوژیک و جسمانی هم با برخی از موجودات تکجفت شباهت دارد و هم به موجودات چندجفت، به عبارت دیگر از نظر تکاملی و زیستی انسان در جایی بینابینی قرار می گیرد.
گروهی از دانشمندان دانشگاه آکسفورد نیز اخیرا سعی کردند به این سوالات به گونهای کمی جواب بدهند.
تحقیقات در فرهنگهای مختلف نشان داده که در روابط جنسی، مردها محدودیت کمتری از نظر "اجتماعی-جنسی" برای خود قائل میشوند و بیشتر به استراتژی کوتاه مدت (روابط بیشتر اما زودگذرتر) گرایش نشان می دهند تا استراتژی درازمدت (رابطه وفادارانه و پایدار با شریک جنسی).
با این حال هنوز توضیح قانع کنندهای ارائه نشده که چرا برخی به تکهمسری گرایش دارند و برخی به چندهمسری؛ معمولا این تفاوت به ویژگی "اجتماعی-جنسی" فرد نسبت داده می شود.
از این رو، باور عمومی بر این است که مردها در کل دو دسته هستند، وفادار یا بیوفا. اما آیا چنین تقسیم بندیای صحت دارد؟ و آیا این فقط شامل حال مردان است؟
رافائل ولودارسکی، روانشناس و از نویسندگان تحقیق دانشگاه آکسفورد، میگوید: "ما متوجه شدیم در زمینه روابط جنسی، گروهی از مردان و گروهی از زنان هستند که بیشتر تمایل به 'ماندن' در رابطه دارند و یک گروه دیگر از مردان و یک گروه دیگر از زنان گرایش به 'ترک رابطه' دارند."
پژوهشگران آکسفورد دو معیار را برای مطالعه خود در نظر گرفتند، یکی معیارهای اجتماعی و فرهنگی که برای سنجش آن از یک نظرسنجی اینترنتی (از ۵۸۵ فرد بین ۱۸ تا ۶۳ سال) استفاده کردند.
نتایج پرسشنامه نشان داد ۵۷ درصد مردانی که پاسخ داده بودند، بیشتر به روابط متعدد گرایش دارند و ۴۳ درصد به وفاداری.
این نسبت در زنان معکوس بود، احتمال ماندن در ۵۷ درصد آنها بیشتر بود و ۴۳ درصد به روابط متعدد کشش داشتند.
بررسی آماری این نتایج نشان داد که به جای "توزیع طبیعی"، افراد واقعا در دو دسته قرار میگیرند، تکجفتی و چندجفتی: "در هر دو جنس، افراد در دو گروه متمایز قرار می گیرند که استراتژی های جفت یابی متفاوتی را دنبال میکنند."
این محققان برای در نظر گرفتن تاثیر ژنتیک بر تکجفتی یا چندجفتی از نتایج یک تحقیق دیگر بر روی طول انگشت استفاده کردند.
این بررسی حتی احتمال تمایل به روابط متعدد را در هر دو جنس بیشتر از معیار قبلی نشان داد (%۶۲).
__________________________________________________
دانشمندان معتقدند در زمان جنینی، میزان تستوسترونی که جنین (چه مذکر چه مونث) در معرض آن قرار میگیرد با استراتژی آینده فرد در روابط جنسی ارتباط دارد.
هر چه این تستوسترون در دوران جنینی بیشتر باشد، احتمال تمایل به روابط متعدد هم بیشتر میشود.
از آنجا که میزان تستوسترون در دوران جنینی بر اندازه انگشتان هم اثر می گذارد، برای سنجش میزان تستوسترون در این دوران، طول دو انگشت دوم (سبابه) و انگشت چهارم (حلقه) را اندازه میگیرند و بر هم تقسیم میکنند که به آن "نسبت انگشت دوم به انگشت چهارم" (2D:4D) میگویند.
هر چه فرد در دوران جنینی بیشتر در معرض تستوسترون باشد، انگشت حلقه درازتر میشود.
________________________________________________
تکامل و وفاداری
این محققان به محدودیتهای تحقیق خود معترفند، اما میگویند که برای اولین بار بصورت کمی، هر دو استراتژی کوتاهمدت و درازمدت را در انسان نشان دادهاند.
آنها همچنین معتقدند برای اولین بار نشان دادهاند که این موضوع مختص مردان نیست و در زنان هم به طور مشابه دیده می شود.
بر اساس نظریه تکامل داروین، تعدد روابط جنسی احتمال بچهدار شدن یا به عبارت دیگر انتقال ژن ها به نسل بعد و حفظ ذخیره ژنتیکی را زیاد می کند.
با این حال این نکته نیز روشن شده که رابطه درازمدت و وفادارانه نیاز به سرمایه گذاری شخصی بیشتری دارد و وقتی والدین در کنار بچه ها می مانند و آنها را بزرگ می کنند، شانس دوام و بقای بچه بیشتر می شود.
بنابراین هر دو استراتژی از نظر تکاملی هدفمند و معنادار است.
اما رفتار بشر را نمی توان با در نظر گرفتن یک یا چند عامل بررسی کرد و مجموعه وسیعی از عوامل مختلف بر رفتارهای بشر تاثیر می گذارند.
پروفسور رابین دانبار، یکی دیگر از پژوهشگران این تحقیق میگوید: "رفتارهای بشر تحت تاثیر عوامل زیادی قرار میگیرند، مثل عوامل محیطی یا تجربههای زندگی."
"آنچه در رحم مادر اتفاق میافتد ممکن است تاثیری جزئی بر چیزی به پیچیدگی روابط جنسی داشته باشد."
این محققان در نهایت نتیجه گرفتهاند که "با اینکه شواهد قوی وجود دارد که عوامل ژنتیکی میتوانند رفتارهای اجتماعی-جنسی را پیشبینی کنند"، تاثیر عوامل فرهنگی و محیطی بر این زمینه ارثی باعث "تفاوت در این رفتارها" میشوند، به عبارت دیگر هر دو جنس سعی میکنند تا حد ممکن خود را با شرایط و موقعیت تطبیق دهند.
به این ترتیب به نظر میرسد هر دو جنس در انسان، ممکن است بر اساس زمینه ژنتیکی خود استراتژی کوتاه مدت یا درازمدت را پیگیری کنند، اما بروز رفتارها به شرایط فرهنگی و اجتماعی و محیطی فرد بستگی دارد.
بنابراین دانشمندان دانشگاه آکسفورد هم به همان نتیجهای رسیدند که تاکنون بیشتر تحقیقات به آن منتهی شده است: انسان ذاتا نه تکجفت نه چندجفت، رفتار جنسی هر فرد محصول ترکیبی از ژنتیک و عوامل فرهنگی و اجتماعی است.
حضرت علی علیهالسلام